از دو ملاک اول و دوم برای دسته بندی نظام های سیاسی استفاده می کند و شش نوع حکومت نام می برد. در سه نوع آن ها حاکمیت یک فرد، یک اقلیت یا اکثریت بر مدار خواست های نفسانی آن ها شکل می گیرد و در سه نوع دوم حاکمیت یک فرد یک اقلیت یا اکثریت بر مدار حقیقت و عقلانیت استوار است.
ارسطو حاکمیت اکثریت را در صورتی که بر مدار خواسته های آن ها باشد، دموکراسی می نامد. دموکراسی به معنای حاکمیت مردم است. همچنین، ارسطو حکومتی که در آن اکثریت مردم بر اساس حقیقت و فضیلت حضور و فعالیت دارند، جمهوری می خواند و بین حکومت دموکراسی و جمهوری تفاوت می گذارد.
شیوه حکومت تعداد حاکمان |
بر اساس فضیلت |
بر اساس خواست و میل افراد |
فرد |
مونارشی |
تیراتی (استبدادی) |
اقلیت |
اریستوکراسی |
الیگارشی |
اکثریت |
پولیتی (جمهوری) |
دموکراسی |
وی مدینه ی فاضله را جامعه ی الهی می داند که بر اساس سنت و قانون الهی شکل می گیرد. از نظر او حقیقت با اراده ی الهی تعیین می شود و با کمک عقل و وحی شناخته می شود. در اندیشه ی فارابی، جوامعی که ارزش ها و آرمان های آنها عقلانی و الهی نباشد، جوامع جاهلی هستند که انواع مختلفی دارند.
دو نظریه مهم درباره حکومت:
نظریه ارسطو درباره حکومت:
از دو ملاک اول و دوم برای دسته بندی نظام های سیاسی استفاده می کند و شش نوع حکومت نام می برد. در سه نوع آن ها حاکمیت یک فرد، یک اقلیت یا اکثریت بر مدار خواست های نفسانی آن ها شکل می گیرد و در سه نوع دوم حاکمیت یک فرد یک اقلیت یا اکثریت بر مدار حقیقت و عقلانیت استوار است.
ارسطو حاکمیت اکثریت را در صورتی که بر مدار خواسته های آن ها باشد، دموکراسی می نامد. دموکراسی به معنای حاکمیت مردم است. همچنین، ارسطو حکومتی که در آن اکثریت مردم بر اساس حقیقت و فضیلت حضور و فعالیت دارند، جمهوری می خواند و بین حکومت دموکراسی و جمهوری تفاوت می گذارد.
شیوه حکومت
تعداد حاکمان
بر اساس فضیلت
بر اساس خواست و میل افراد
فرد
مونارشی
تیراتی (استبدادی)
اقلیت
اریستوکراسی
الیگارشی
اکثریت
پولیتی (جمهوری)
دموکراسی
نظریه فارابی درباره حکومت:
وی مدینه ی فاضله را جامعه ی الهی می داند که بر اساس سنت و قانون الهی شکل می گیرد. از نظر او حقیقت با اراده ی الهی تعیین می شود و با کمک عقل و وحی شناخته می شود. در اندیشه ی فارابی، جوامعی که ارزش ها و آرمان های آنها عقلانی و الهی نباشد، جوامع جاهلی هستند که انواع مختلفی دارند.